طنز نوعی ترفند ادبی زیباست که زشتیها و کاستیهای بشر را به شیوهای طعنآمیز همراه با نیشخندی پنهان جهت اصلاح اجتماعی بیان میکند. بحث و بررسی دربارة طنز و آثار طنزآمیز زبان فارسی، به دلیل کمبود و نقصان منابع و اطلاعات بسیار دشوار است چرا که این نوع مهم ادبی کمتر به صورت مستقل مورد بررسی قرار گرفته و بیشتر با هزل و خصوصا هجو آمیخته شده است. طنز شیوهای خاص در بیان نظم و نثر است که بسیار مؤثر و گیراست و بهوسیلة آن مهمترین مطالب و مباحث را با لطیفترین و در عین حال تیزبینانهترین دیدگاهها و بُرنّدهترین کلمات بیان میدارند. طنز نقش مهمی در آگاهی و بیداری تودهها دارد زیرا اغلب، حقایق آشکار و تلخ را به زبانی ساده و قریب به فهم مردم بیان داشته و عقیدهای را دقیقاً در ذهن آنان جایگزین میسازد. این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای انجام گرفته به جایگاه طنز در مثنوی و شرح حکایتهای طنزآمیز آن پرداخته و مشخص میشود که طنز به وفور در مثنوی بهکار برده شده و مولانا از این حکایتها جهت بیان دیدگاهها و نکات اخلاقی، فلسفی، عرفانی، مذهبی و... استفاده کرده است.