دانشجوی زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بین المللی اهل بیت، تهران، ایران.
چکیده
دردها و فریادها پیوسته در سرودههای شاعران بازتاب گستردهی داشته است. شاعران برای بهرخ کشیدن احساس و عاطفههایشان ازخود سرودههای غمانگیز و دردمندی را سر دادهاند. عبدالقهار عاصی شاعر دردمندی افغانستانی پیوسته در تلاش بروز مشکلات و رنجهای بیدرمان مردمش بود. تفسیر برخوردها و رفتاریهای حاکمان و کشورش را در انبوهی از کلمات و بیانات مورد بازتاب قرار داده و در سرودههایش مورد مشاهده میباشد. زمانی زیست این شاعر درمند و فریادگر انواع ناملایمتها و دشوارها از کشور او بیرون قد کشیده بود، از یکسو استعمار قوای شوروی و از سویدیگر فقر و مهاجرتهای مردم از کشور او را بیشتر توسل کرده بود به سرودههای اجتماعی که نمایانگر مشکلات مردم و کشورش بود میسرود. هدف از این پژوهش شناسایی ونشان دادند. برجستگیهای ذهنی و فکری عبدالقهار عاصی بر پایهی دردها و احساس او برای مردم و کشورش اختصاص دارد میباشد و دیدگاهی او نسبت به آوارگیها، مشکلات، بیگانهستیزی، وطن دوستی و وطنفروشی به کدام سرحد قرار دارد؛ مورد بررسی قرار گرفته است.